۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه


تحریم ها و مسئله ی اثرگذاری آنها در کشور های متخلف و سرکش ) بنزین و سود سپاه در آن راهبردی برای کاهش فشاراقتصادی بر مردم و افزایش فشار ها بر رژیم اسلامی )

چه تحریمی و چگونه ؟
راه آسیب کمتر مردم کشور های سرکش از تحریم های بین المللی ؟
چگونه باید تحریم کرد و روشی که موجب شود مردم کشور های سرکش و مصیبت زده کمتر آسیب ببینند و حاکمان با بیشترین چالش مواجه گردیده و تسلیم قواعد و ساختار های بین المللی شوند ؟

همواره یکی از مهمترین دغدغه های کشور های حامی حقوق بشر و نظم بین المللی همچون ایالات متحده ی آمریکا و کشور های بزرگ اروپای غربی ان است که چه راه موثری وجود دارد که کشور های سرکش و نافرمان را وادار به اطاعت از منویات و فرامین سازمان های بین المللی و عرف جهانی کنند .
نحوه ی بررسی راهبرد های اثرگذاری بر حاکمیت های نافرمان و ناقض حقوق بشر چگونه است ؟
نحوه ی رفتار و تعاملات حاکمیت های نافرمان و سرکش جهانی اگر چه به نظر متفاوت و مختلف به نظر می رسند اما همگی در اصولی ویژه همسان و شبیه به هم عمل می کنند . رفتار های آنان موجب می گردد که موازین انسانی و حقوق بشر در تمامی این کشور ها نقض گردیده و حرمت انسانی هتک گردد ، در واقع رفتارهای این حاکمیت موجبی برای زیر سوال رفتن و از بین بردن شرافت های آزاده گی و کرامت انسانی است .
به هر روی ، رفتار ها و اعمال حاکمیت های خشن ، ظالم ، توتالیتر ، ستمگر همواره شکل و نمادی مشابه دارد ، این رفتار ها و اعمال را به اختصار می توان بشرح زیر توصیف کرد :
· -
خشونت و جرم
· - نقض حقوق بشر
· - از بین بردن موازین عرف جهانی
· - دیکتاتوری و خودکامگی
· - اتلاف منابع مالی و دارایی عمومی
· - بهره گیری از ثروت و دارایی ملی برای اجرای اعمال و منویات شخصی خود
· - تمرکز منابع مالی و دارایی و اداری در دست خود و نزدیکان خویش
· - ایجاد قبایل و ایلات سیاسی – حزبی – فکری – خویشاوندی و ...
بدین لحاظ ، هر گونه تحریم و مجازاتی که برای رژیم های سرکش و خرابکار اتخاذ می گردد باید با توجه به این مسائله ی بنیادین باشد که ساختار حاکمیتی چگونه می توانند از این ساختار مجازات بهره ببرند . همچنان که باید در نظر گرفت که میزان آسیب مردم از تحریم ها و مجازات های بین المللی در چه حد و میزانی است و چه اثراتی در سرنوشت مردم و زندگی آنها خواهد داشت . در واقع به شکل بسیار اجمالی و مختصر باید مولفه های پیوست را در قضایای مجزات ها و تحریم های بین المللی برای مردم آن کشور در نظر گرفت .
مولفه های مهم مورد نظر در مجازات ها و تحریم های بین المللی :
§ - اثرات مجازات ها بر روی کودکان و زنان کشور مورد مجازات و تحریم چیست ؟
§ - اثرات این مجازات ها بر سرنوشت و روحیه ی مردم آن کشور چگونه است ؟
§ - میزان اثرگذاری مجازات ها بر حاکمیت های خشونت طلب چیست ؟
§ - روند گریز حاکمیت های دیکتاتور از مجازات ها و محیط عبور از مجازات ها به چه شکلی می باشد ؟
§ - آیا امکان عبور و منفعت دیکتاتور ها در کوتاه مدت از این مجازات ها وجود دارد ؟
§ - آیا راهی برای اثرگذاری کمتر بر مردمان آن کشور وجود ندارد ؟ آلترناتیوهای و جایگزین های موثر تر و کم خطر تر برای مردم به ویژه کودکان و زنان جامعه چیست ؟
§ - آیا راهی وجود ندارد که اثرگذاری مجازات ها و تحریم ها در کوتاه مدت اثرات و نمادهای خود را در زندگی و عمل دیکتاتور ها و حکومت های خشونت طلب نشان دهد ؟
§ - چگونه می توان ضمن اثرگذاری بر حکومت های خشونت طلب و دیکتاتورها از اثرات مخرب مجازات ها بر زیر ساخت های آن جامعه ، گسترش فقر ، افزایش مهاجرت های خارجی و داخلی ، کاهش ویرانی محیط زیست ، ...جلوگیری کرد ؟
§ - آیا هنگامی که حکومت ها و دیکتاتورهای خشونت طلب با بحران مالی و فشار های اقتصادی مواجه می شوند وضعیت محیط زیست و زیرساخت های ملی ویران نمی گردد ؟
§ - چگونه می توان از تحریم ها پلی برای رفاه بیشتر مردم و از کار انداختن سیستم فعالیت های حکومت های خشن استفاده کرد ؟
§ - آیا راهی وجود ندارد که بتوان در عین فشار به تغییر روش دیکتاتور ها و حکومت های سرکش از مردم و توسعه ی زندگی آنان در همان جامعه حمایت کرد ؟
§ - آیا نمی توان راهبردی ابداع و گزینش نمود که ضمن تخریب وجه ی حاکمان خشونت طلب راهی برای بهبود زندگی کودکان و زنان آن جامعه باشد ؟

مهمترین دغدغه و نگرانی وجدان بشری آن است که هنگامی که حکومت های دیکتاتوری و خشونت طلب را که ناقض حقوق بشر و ویرانگر موازین انسانی هستند مورد مجازات و تحریم واقع می شوند اغلب به جای آنها مردم و بخصوص گروه های ناتوان و آسیب پذیرتر مثل زنان و کودکان در معرض خطر و فشار مضاعف قرار گیرند .
وجدان و عاطفه ی بشری همواره در پی آن است تا راهی بیابد که بجای حاکمان مصیبت طلب و خشن مردم بی گناه آن کشور ها مجزات نشوند ، معضلی که همواره در پی تحریم ها و مجازات های حاکمان دیکتاتور بیشترین آسیب متوجه مردم بی گناه می گردد . تحریم عراق در زمان صدام حسین در عمل موجب تنبیه مردم بی گناه و مرگ و میر کودکان و زنان بی دفاع و ناتوان عراقی گردید
.
اهمیت توجه به این مسائله در آن است که مردم این گونه از کشور ها خود تحت ستم و فشار فزاینده و مصیبت بار رژیم های خودکامه نیز وجود دارند لذا فشار بیشتر بر آن جامعه در عمل سبب انتقال مصیبت به مردمی می گردد که از همه سو مورد مجازات واقع می شوند . چرا که اغلب حاکمان خودکامه و دیکتاتور با تسلطی که بر منابع اقتصادی و مالی کشور دارند بهترین زندگی و امکانات را برای خود تهیه می کنند . آنها در برابر مردم ناتوان و فقیر هیچ احساس مسولیتی نداشته و اغلب در صدد می باشند که عاملی موجب مرگ و میر آنها گردد .لذا دیکتاتور ها از عوامل مرگ و میر مردم ناتوان و بی گناه ضمن استقبال بسیار خوشحال نیز می شوند . اشتباهی که اغلب کشور ها و جوامع توسعه یافته و ثروتمند و دانش بنیان دارند آن است که گمان می کنند حاکمان ستمگر و دیکتاتور ها با تحریم و رنج مردم کشور و نابودی زریساخت های ملی نگران و نارحت می شوند در حالی که اغلب رفتار و خصایص خودکامگان بر خلاف پندار ها و باور های کشور ها و جوامع آزاد و توسعه یافته است .
کشور ها و جوامع توسعه یافته و قدرتمند هرگز نمی دانند که در فرهنگ و قاموس فهم خودکامگی مردم جایی نداشته و اهمیتی ندارند آنچه که مهم است و حائز اهمیت بسیار قبیله و ایل سیاسی ( گروه های ) هم فکر و همکار دیکتاتور ها و بستگانشان می باشد . در واقع دیکتاتور ها با تمرکز و تسلطی که بر منابع مالی – اقتصادی دارند مطلقا از تحریم ها و مجازات های بین المللی رنجی نمی برند و هیچ آسیبی متحمل نمی گردند . آنها می کوشند که شرایط سخت تحریم و مجازات را به مردم منتقل کرده و خود در رفاه ناشی از ضعف و به تحلیل رفتن قوای مردمی به سود و ثروتی فزاینده دست یابند .
آیا هرگز برای خانواده ی صدام حسین دیکتاتور عراق تحریم و مجازات های سالیان اثر گذار بود ؟
به هر روی ، اگر از منظر اثرگذاری و تشدید فشار ها به حاکمان خودکامه و دیکتاتور نگریسته شود ، اگر عزم و قصدی واقعی برای تغییر روش و راهبرد های کشور های سرکش و خشونت طلب وجود داشته باشد باید در تحریم ها و مجازات های بین المللی راه ها و روش هایی اتخاذ گردد تا مردم آن کشور ها بجای حاکمان از مجازات ها و تحریم ها بر علیه حاکمان سلطه گر سود برده و تقویت گردند .
در واقع باید روش و راهکاری اتخاذ گردد که بجای تنبیه کشور و مردم آن جوامع ، حاکمیت و مدیریت خشونت گر و ستیزه گر از میان برود و نابود گردد . در واقع ضعف چنین حاکمانی و بجای آن تقویت مردمی که اراده ی بهبود زندگی و درک آزادی های عرفی جهانی دارند می تواند به سرعت حکومت های ستیزه گر را از ترس تقویت مردم و کاهش نفوذ و قدرتشان واردار کند که به سرعت مسیر رفتاری خود را تغییر داده و روش های متفاوتی برای مدیریت و تعامل با جهان اتخاذ نمایند .
در حقیقت بهترین راهبرد برای دگرگونی مسیر رژیم های ستیزه گر و مصیبت طلب آن نیست که آنها را بر روی ویرانه ی قوای مردم استوار تر ساخت بلکه آن است که آنها را در برابر مردمی قرار داد که قدرت و عظمت بیشتری از حاکمیت و مدیریت سیاسی خود دارند .
آیا روشی برای چنین رفتاری و دگرگونی راهبردی در تحریم ها و مجازات های بین المللی بر علیه کشور ها و جوامع نافرمان و ستیزه گر وجود دارد ؟
فرض کنید که در کشوری ستیزه گر و مصیبت ساز برای نظام امنیت جهانی مجازاتی به این شکل در نظرگرفته شود : مسولان رژیم هنگامی می توانند واردات به کشور خود انجام دهند که 10 شرکت غیر دولتی با تائید مخالفان حکومتی در آن وارد شوند حال چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ یا فرض کنید که دستوری باشد که کودکان باید بر توزیع و جریان سود کالاهای وارداتی نظارت کنند و گزارش کار به سازمان ملل بدهند در آن صورت چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ آیا مردم ضمن قدرت گیری بر توان آنها افزوده نخواهد شد و حاکمیت دچار مشکل نمی شود ؟ البته می تواند این رفتار به مثابه مداخله در امور داخلی تلقی گردد ، اما این اتهامی است که همواره حکومت های خودکامه و ستیزه گر به وجدان و عاطفه ی خردمند جهان وارد می کنند پس از بیان چنین اتهامی چه تشویش و نگرانی می تواند به وجود آید ؟
به هر روی ، بنا به مصالح و تجارب ملی هر کشوری ستیزه گر و دیکتاتور می توان این مناسبات را با توجه به شرایط و مناسبات در نظر گرفت اما می توان این اصل را به عنوان اصلی اساسی در نظر داشت که به هر شکل و روشی باید ساختار مردمی و آزادی طلب آن جامعه رشد یافته و در برابر حاکمیت ستمگر تقویت گردد . حتی اگر کشوری مثل کره ی شمالی بدون تظاهرات و رفتار های مردمی آزادیخواهانه تلقی و نمایش داده شود ، حتی اگر بارو بتوان کرد که مردم کره ی شمالی از این رنج فقر و مصیبت لذت می برند انجام تحریم ها و مجازات هایی با تقویت بنیه ی مداخله کنندگی مردم و نهاد های مردمی عمومی می توان این امید را در آن جوامع احیا و زنده کرد که می توانند در برابر رژیم دیکتاتور خود ایستادگی نمایند و پیروز گردند .
مسائله ی مهم :
مدتی است که مجازات ها و تحریم های بین المللی رژیم ستمگر و خودکامه ی اسلامی ایران را هدف قرار داده است . در این میان دیگر بار باز همان اشتباه استراتژیک کشور های قدرتمند تکرار شده و گمان آنها بر آن بوده که با تحریم کشور می توانند حکومت را در برابر خواست های مردم قرار دهند و با فشار های هنجاری و اجتماعی این سیستم خودکامه را وادار به تغییر روش و دگرگونی رفتار نمایند . غافل از آن که بیشترین مصیبت و چالش را مردم ایران متحمل گردیده و قوای حیاتی و روحیه ی مردم در برابر رژیم گستاخ و ستیزه گر اسلامی در حال زوال و فروکاهی است . تحولات و تغییرات پس از انتخابات و کودتای سیاسی دولت احمدی نژاد نشان داد که میزان فرسایش توان و اراده ی مردم به چه اندازه بوده است . وقتی که در طی این تحولات مردم به سبب فقر و فقدان منابع مالی ناچار از خانه نشینی و عبور از صحنه گردیدند بیان دردی کهنه بود در غیر این صورت خواست و اراده ی مردم بر اعتصاب و تدوام تظاهرات می توانست رژیم را سرنگون سازد و دمکراسی ارزشمندی را در منطقه استوار سازد . اما فقدان توانایی مالی مردم آنها را وادار کرد که ناچار به سوی ایجاد فرصت های اقتصادی بازگردند و برای معیشت به تگنا آمده ی خود تلاش نمایند . عدم حضور سالخوردگان – پدران و مادران – افراد بالغ و ... نمادی از این تگنای مهیب اقتصادی بود که والدین را وادار کرد برای امرار معاش خود وضعیت موجود را با تمامی تباهی و چالش های آن در نظر بگیرند و کمتر در آن مشارکت نمایند . حال آن که در طی انقلاب 57 به سبب برخورداری مردم از تمکن و مکنت اقتصادی و مالی بیشترین گروه اجتماعی مشارکت کننده در تظاهرات و اعتصابات را قشر بالغ جامعه تشکیل می داد .
بگذریم این بحث فراخ دامن که جای اما و اگر های بسیاری دارد می تواند در جای خود مورد بررسی و کاوش دیگرباره قرار گیرد . آنچه که اکنون حائز اهمیت است ، تحریم ها و مجازات های فراروی رژیم اسلامی به سبب سرپیچی از موازین عرف جهانی و ستیزه گری و اخلال در ساختار های صلح منطقه ای جهانی است .
گزاره ها برای ورود به بحث :
ü
- بیشترین حجم و اندازه ی معاملات و تعاملات مالی ایران اسلامی توسط سپاه پاسداران و افراد وابسته به رژیم صورت می گیرد .
ü - اقتصاد سیاسی وابسته حضور هیچ نیرویی خارجی و غیر دولتی – حاکمیتی را در فضای سیاسی – اقتصادی بر نمی تابد .
ü - درآمد سپاه پاسداران از محل معاملات سیاه و قاچاق بیش از 12 میلیارد دلار است .
ü سپاه پاسداران از اسکله ها و شرکت های بیشماری سود می برد .
ü - سپاه پاسداران تمامی معملات نفتی و قاچاق سوخت به کشور های پیرامونی را در اختیار خود داشته و بیشترین سود را از این محل استحصال می نماید .
ü - ثروت ملی ایران و جامعه برای ترور و سرکوب آزادیخواهان منطقه از طریق سپاه پاسداران برای گروه های تروریستی و آدم کش ارسال می گردد .
ü - سپاه پاسداران وظیفه ی ایجاد ترور ها و فروپاشی نظم منطقه ای را بر عهده دارد .
ü - تمامی معاملات و سود حاصله از ساخت و پشتیبانی و استفاده از سلاح و تجارت اسلحه قاچاق در اختیار سپاه قرار گرفته می شود .
ü - سپاه پاسداران در طرح اتمی رژیم اسلامی بیشترین مداخله را داشته و با توسعه و گسترش طرح های اتمی می کوشد فضای بین المللی – منطقه ای و ناحیه ای را ملتهب و نابسامان سازد تا بیشترین سود و معامله را انجام دهد .
ü - سپاه پاسداران می کوشد با درآمد های حاصله در راستای گسترش فرهنگ ترور و توسعه ی ائدولوژی اسلامی عمل نماید .
ü - نقش سپاه پاسداران در ایجاد بحران منطقه ای – جهانی و گسترش سلاح ها و جنگ افزار های نامتعارف و اتمی کاملا واضح و روشن است .
ü - رژیم اسلامی در راستای ایجاد گستره ای اسلامی ائدولوژیک کوشش می کند نظم و ساختار اتمی کشور را به گونه ای تنظیم کند تا در کوتاهترین فرصت بتواند اسرائیل و کشور های مخالف با خود را هدف قرار دهد .
ü - سپاه پاسداران تلاش می کند با گسترش تحریم ها و انداختن مجازات ها و تحریم ها در مجاری و گذرگاه های خاص و سودآور بر منابع در آمدی و ثروت خود بیفزاید و حاشیه ی امنی با این ثروت در جهان ایجاد نماید .
ü - تلاش سپاه در ایجاد راهبرد گذرگاه سود بخش با گروه های لابی اش در ایلات متحده ی آمریکا صورت گرفته و تلاش می کند تا جایی که امکان دارد تحریم ها و مجازات ها را به گونه ای تدوین و تصویب کند که بتواند بیشترین قوای غیر خودی – مردمی را از بین برده و ثروت آنها را به سود خود جذب نماید .
از این روی ، در بحث تحریم ها و مجازات ها در سرپیچی از موازین جهانی در مورد مسائل اتمی تمام کوشش سپاه پاسداران در آن است که تحریم سوختی – بنزین و.. صورت بگیرد تا بتواند با کسب سود های بسیار از جامعه ی ایران و به قیمت تباهی توان اقتصادی مردم و انداختن جامعه در مجاری فقر و نیستی ضمن از میان بردن قوای اقتصادی مردم و حکومت بیشتر بر آنها سرمایه ای بزرگ برای باج دهی به روسیه و چین و ... را پیدا کند تا با اجیر کردن مزدور های بسیار برنامه ی اتمی رژیم اسلامی را پیش ببرد . در واقع سپاه با استقبال از این تحریم ها همچون سایر مجازات ها نقش مهمی در تباهی و ویرانی مردم و ساختار زندگی آنها ایفا کرده و تلاش می نماید از این راه مسیر حاکمیت خویش را هموارتر کرده و با سرمایه های آنها به برنامه اتمی خود سرعت ببخشد .
بدین سبب تحریم بنزین و حامل های انرژی در عمل سودی مضاعف برای رژیم و بازوی قهار و ستمگر آن سپاه پاسداران خواهد داشت .
چه باید کرد تا رژیم مجبور به تغییر رویه و سمت و سوی رفتاری گردد و در ضمن مردم ایران قدرت و توان مالی بیشتری بیابند ؟
به نظر می رسد راهبرد های بسیاری می تواند مورد توجه و ملاحظه قرار گیرد . از آن جمله است :
v - تحریم بنزین و حامل های سوختی در عین آن که معامله در این بخش ممنوع شده و رژیم اسلامی حق واردات و صادرات آن را نداشته باشد .مرز ها به طور کلی حفاظت گردیده و امکان خروج و ورود بنزین و سوخت از مرز ها وجود نداشته باشد .
v - ممنوعیت خرید و فروش تمامی کالاها توسط تمامی دست اندرکاران و مدیران و کارمندان رژیم اسلامی در جهان
v - ممنوعیت مسافرت و پرواز تمامی کارمندان – مدیران و دست اندرکاران رژیم اسلامی در سطح جهانی
v - مصادره ی تمامی ثروت و دارایی تمامی کارمندان – دست اندرکاران – مدیران رژیم در سراسر دنیا
v - ممنوعیت معامله و خرید و فروش هر نوع کالا و خدماتی توسط رژیم اسلامی و دست اندرکاران آن و مدیریت و کارمندان آن و اجازه ی ان به مردم و تجار شناخته شده ی مخالف رژیم
v - اخراج تمامی کارکنان و دست اندرکاران و مدیران وابسته ی رژیم در خارج کشور به طور کلی
v - ممنوعیت سفر و پرواز هواپیماهای حامل مدیران و دست اندرکاران و کار مندان رژیم
v - مجوز ارائه ی خدمات دیپلماتیک و سیاسی به مخالفان رژیم به نیابت از کشور ایران
v - ارائه ی امتیازات و فرصت های ویژه به دانشجویان ، نویسندگان و بازرگانان غیر وابسته به رژیم در رفت و آمد ، حمل و نقل آزاد ، معامله و ... انجام تمامی امور مرتبط با زندگی جمعی ایرانیان
به هر حال ، این بخشی از راهبرد هایی است که می تواند سیستم را به طور کلی فلچ کرده و حداقل آن که مردم و گرو ه های روشنفکری و اندیشمند را در برابر سپاه پاسداران تقویت نماید و از آنها نیرویی ورزیده بسازد .
امیدوارم که بتوان استراتژی مناسبی برا ی تقویت قوای مردمی و تغیر راهبرد و روش حاکمیت اسلامی اتخاذ نمود و ستیزه گری دولتی را با استحاله ای بدون خشونت به آرامشی ملی و آزادی جهانی تبدیل کرد .